شایلی و نقاشی صورتش!
امروز شایلی جونم رو بردم پارک شادی... 2 ساعت تمام داشت با بچه های همسن خودش وبا اسباب بازی های مخصوص ردهء سنی خودش بازی می کرد . خیلی برام لذت بخش بود. منم پابه پای شایلی بازی میکردم... خوب چون شایلی از بقیه کوچکتر بود می ترسیدم که یه وقت بیفته یا بچه ها هلش بدن بخوره زمین... کلی لذت برد. البته اولش یه کم خجالت میکشید . اما اگر آخرش شایلی رو میدیدین؟ نمیشد دیگه از اسباب بازیها جداش کرد.این جائی که میگم پر از اسباب بازیهای پلاستیکی و سرسره های پلاستیکی و اسباب بازیهای بادی بود. وسطهاش هم همهء بچه کوچولو ها اومدن از خانم مربی خوراکی خواستند و نشستن و آبمیوه خوردند. منم بعد از دو ساعت ! &nbs...
نویسنده :
مامان شمیلا
21:03