شایلی گیگیلوشایلی گیگیلو، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

شایلی دردانهء چشم آبی....

برای دخترم...

1389/11/28 12:33
نویسنده : مامان شمیلا
1,051 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام دخترم... سلام عسلم

 

تا امروز فکر کنم 3 روزی میشه که خیلی با افکارم درگیرم. خیلی دلم میخواست الان بزرگ بودی و برات درد دل میکردم... و ازون چیزی که خیلی فکرمو مشغول کرده برات میگفتم... اشکالی نداره... الان با تصور اینکه تو وقتی بزرگ شدی و اینو میخونی و میفهمی برات مینویسم...

 


سلام دخترم... سلام عسلم

 

 تا امروز فکر کنم 3 روزی میشه که خیلی با افکارم درگیرم. خیلی دلم میخواست الان بزرگ بودی و برات درد دل میکردم... و ازون چیزی که خیلی فکرمو مشغول کرده برات میگفتم... اشکالی نداره... الان با تصور اینکه تو وقتی بزرگ شدی و اینو میخونی و میفهمی برات مینویسم...

 
هیچوقت مثل من ساده نباش... هیچوقت... محکم باش... نذار کسی حرفهای دلتو راحت بفهمه... بذار دیگران هم برای اینکه بفهمن توی سرت چی میگذره تلاش کنن...مثل من نباش... بیشتر ازین نمیتونم بگم... باشه تا وقتی بزرگ شدی و با هم مثل دو تا دوست شدیم... خیلی حرفها هست و خیلی چیزها هست که باید یادت بدم... من... هیچوقت... تنهات... نمیذارم...همیشه میتونی به من تکیه کنی... مثل یه کوه پشت سرت میمونم......... خیلی عاشقتم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

خاله مشکات
7 اسفند 89 11:58
شمیلای عزیزم شاید شایلی کوچولو نتونه حرفاتو درک کنه و تو نتونی براش درد دل کنی.....ولی یادت نره تو خواهری داری که همیشه حتی اگه ازت دور باشه دلش با توئه....غصه نخور فدات شم....تو ماااااااهی این دلیل به سادگی نیست....در ضمن ساده از گل دار بهتره و همیشه مده