شایلی گیگیلوشایلی گیگیلو، تا این لحظه: 15 سال و 14 روز سن داره

شایلی دردانهء چشم آبی....

آغاز جمله بندی در زبان شایلی جونم

1389/11/12 13:58
نویسنده : مامان شمیلا
1,170 بازدید
اشتراک گذاری

ای وروجک ... الان که دارم مینویسم تو خوابی و بهترین زمان برای نوشتن در آرامشه. چون وقتی بیداری تا میام پای کامپیوتر عین برق میدوی میای پهلوی صندلی و همش تکرار میکنی......

مامان مامان  ( در صورتی که محل نذارم تبدیل میشه به فریاد 

ماااااااااااااااااااااا مااااااااااااااااااااااا ن ) + جیغ .... + نونو خواستن !

منم مجبورم تسلیم شم ! میدوم میام پیشت با هم دنبال بازی یا هر چی شما بفرمائین بازی میکنیم.... در این بین گاهی تو حرف هم میزنی :

* * *    نووووووو ی ی ی         یعنی پستونکم کو

* * * یا اگر چیزی از خوراکیهات رو در حین بازی بریزی زمین  میگی :

آ آ آ آ آ آ   مااااااااا مااااااااااااا ن  .....

ل ل وززز زز لل لو    آ آه   ... آ  ..آ ه.....

این یعنی --->> آه مامان ریخت ....آه..

بعدش هم سرت رو به نشانهء کار بد کردن تکون میدی و هم دستهات رو به همون صورت ..

هر وقت هم که ازت ناراحت میشم میای روبروی صورتم و صورتت رو میچسبونی به صورت مامان چند تا ماچم میکنی و میگی

ل ل لو له اوو ه ووچی م م م م مئوو وو

که یعنی میخوای حواس منو پرت کنی و جمله ات یعنی: مامان ناراحت نباش ببین گربهء من کو ببین میگه میو میو و میری گربه ات رو هم میبوسی...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

nika
13 بهمن 89 21:19
شایلی جونم دوستت دارم جوجه زرد خوشگل چشم آبی بیا با هم بازی کنیم


مرسییییییییییییییییییییی نیکا جونم .... بالاخره اومدی به من سر زدی.... منم دوست دارم.
عمه خاطره
13 بهمن 89 21:31
شایلی جونم خوشگل خانم خیلی شیطونی دوست دارم زود زود زود حرف بزنی تا همه اش باهات حرف بزنم اون وقت میتونم هروقت با مامان شمیلا جونت حرف میزنم حسابی برام بلبل زبونی کنی تند تندحرف بزن وهمینطور شیطونی کن


مرسی عمه خاطرهء مهربون...... باشه زود زود حرف میزنم....اونوقت سرت درد میگیره اینقدر که حرف برای گفتن دارم هاااااااااااا.... خودتو آماده کن عمه خاطره جونم......