شایلی گیگیلوشایلی گیگیلو، تا این لحظه: 15 سال و 14 روز سن داره

شایلی دردانهء چشم آبی....

پروژهء حمام رفتن بنده

1389/11/29 13:29
نویسنده : مامان شمیلا
1,329 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر نازم

تازگیها حموم رفتنت تبدیل به یک پروژهء نفس گیر شده...

سلام دختر نازم

تازگیها حموم رفتنت تبدیل به یک پروژهء نفس گیر شده. کلا آب بازی رو خیلی دوست داری. تا همین یکی دو ماه پبش لذت میبردی بری حموم آب بازی کنی البته موقع سر شستنت که میرسید خیلی گریه میکردی. خیلی اوقات هم با وجودی که اب رو یواشکی از پشت سرت میریختم و جلوی سرت رو هم با دست پاک میکردم و آب رو نمیریختم توی صورتت تا توی گوشت نره اما متاسفانه اغلب گوش درد میگرفتی. وای که هر چی تلاش میکردم فایده ای نداشت.ودر هر صورت گریه هاتو داشتی. بتازگی یه راه حل خوب البته برای خودم پیدا کردم البته برای تو اصلا خوشایند نیست... دستهام رو میذارم روی دو تا گوشت و سرت رو میگیرم زیر آب... واقعا شرمنده ام عزیز مامان ولی تنها راهی که آب توی گوشت نره همینه. تو هم که اینقدر جیغ میزنی توی گوش من که سرم تا چند ساعت گنگ میشه ! بگذریم جگر گوشهء من. سه روز پیش با بابارضا جونت رفتیم خرید... برات یه حوله ء پوشیدنی حموم گرفتم. اولین تجربت از این جور حوله ها! گفتم اینجوری بعد از حموم میتونی بشینی یه ذره کارتون ببینی حالت بیاد سر جاش. اما بدون عکس گرفتن از تو... هرگز!

توی این عکس هنوز حواست به دوربین نیست

بله ه ه ه ه ..........اینجا دوربین رو میخوای طبق معمول...

اینجا هم با کلی دلقک بازی بنده و شارژ شدن شما...ازت خواستم برام شکلک دربیاری... الهی مامان فدات شه ... ماشاا... به تو که اینقدر حرفامو گوش میدی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (6)

مامان فرشته
29 بهمن 89 14:31
ای جونم عافیت باشی خانم خانوما


سلام مامان نی نی مون.....
ممنونم خاله.....
مامان امیر عباس
29 بهمن 89 14:41
قربون این دخمل تمیز و مثل گلم برم من

مامانی من شنیدم برایه اینکه اب تو گوش بچه نره میتونی گوششو چرب کنی

امیر عباس هم 2ماهی میشه مثل یه اقا وقتی از حموم میاد تن پوش میپوشه خدایش خیلی خوبه

شایلی رو ببوس هزار تا


سلام مامان امیر عباس جونم.... ممنون از راهنمائیت... شایلی از قسمت سر شستن در حموم متنفره برای همی سرش رو زیر آب نمیبره یا خیلی تکون میده اگر چرب هم کنم فکر نکنم کفایت کنه! در هر صورت ممنونم... امیر جونم رو محکم ببوسش
aram dokht
29 بهمن 89 22:57
salam


vase inke goosh dard nashe chare nadaram tajrobasham nadaram ama bade hamoom hatman baiad kolah holei saresh konid va inke ba seshoar garmesh konid shabham hamoom nabaridesh zire abam nabarid ba y zarf kam kam ab berizid man ba bache khaharam in moshkelo dashtam k b zarbe dalghak bazi hal shod movafagh bashid
**ممنون مواظب دخترخواهرت باش...آدرس وبلاگت رو برام نذاشتی
farshed
30 بهمن 89 15:08
سلام. اينقدر اين عكسهاي خوشگل نذاريد.ادم ميخاد درسته قورتش بده خوشگله را...شوخي بود.اما واقعا خدا حفظش كنه و سايه شما هميشه روي سرش باشه.اسفند يادت نره


سلام . ممنونم از لطف شما . کارهاش برای منه ندید پدید جالبه.... اگر ننویسم بعدا ممکنه کارهاش یادم بره.
اسفند هم چشم و ممنون.
سحر
2 اسفند 89 12:12
واي چه ناز شده با حوله حموم



ممنونم سحری دوستم.................
خاله مشکات
7 اسفند 89 11:53
جوجههههههههههههههههه............خیلی با مزه شده شمیلا با این حوله ......ماچ گنده کنش از طرف من مامان شمیلا